ساقی می سیاه

متن مرتبط با «زد» در سایت ساقی می سیاه نوشته شده است

ظهور نزدیک است

  • یکی از نشانه های فرج صاحب الامر(عج) به وقوع پیوست همزمان با سالروز ضربت ‌خوردن شاه مردان ؛حضرت علی(ع)،[ 19 رمضان سال 1434 ق] مقارن با 6 مرداد 1392 شمسی، دیوار مسجد کوفه از سمت باب الحجة ترک برداشت. بنا به گفتــــــۀ شاهدان عینی این اتفاق با صدای مهیب و رعب‌ انگیزی همراه بوده است. بسیاری از سایت‌های عربی از این اتفاق به عنوان یکی از نشانه‌های غیرقطعی ظهور نام می‌برند؛ چرا که در روایتی از امام حسین علیه السلام آمده است: «عن محمد بن سنان، عن الحسين بن المختار، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: إذا هدم حائط مسجد الكوفة مما يلي دار عبد الله بن مسعود، فعند ذلك زوال ملك القوم، وعند زواله خروج القائم عليه السلام» چون دیوار مسجد کوفه در قسمت خانه عبدالله بن مسعود ویران شود، در آن هنگام حکومت قوم به فرجام می‌رسد و قائم علیه السلام ظهور می‌نماید ... ,همزمان،رمضان1434،6 مرداد،مقارن،ضربت،خوردن،شاه،مردان،حضرت علی،مسجد،کوفه،صدای،مهیب،باب الحجه،اتفاق،عنوان،ظهور،روایت،بن مسعود،امام حسین،دیوار مسجد،عبدالله،ویران،فرجام ...ادامه مطلب

  • گربۀ دم حجله!!!

  •  در ایام قدیم دختری زیبا اما تندخو و بد اخلاق بود که هیج پسری حاضر به ازدواج با او نبود.پس ازمدتی پسری از اهالی شیفته ی او می شود و تصمیم می گیرد که با وی ازدواج کند. از کوچک و بزرگ به او نصیحت می کند که از خر شیطان پایین بیایید و از این کار صرف نظر کند. اما هیچ جوری از این کار  منصرف نمی شود. بلاخرهبا آن دختر ازدواج می کند. پس از مراسم عروسی، عروس و داماد وارد حجله میشوند و داماد تا چشمش به گربه ای که در اتاق وجود داشته می افتد از او میخواهد که آب بیاورد. چند بار تکرار می کند که ای گربه مگر با تو نبودم زود برو و برای من آب بیاور! گربه بیچاره که از همه جا بی خبر بوده از جایش تکان نمی خورد تا اینکه مرد جوان چاقویش را از غلاف بیرون می کشد و سر از تن گربه جدا میکند. سپس روبه دختر می کند و می گوید برو آب بیار...   ,گربه،حجله،دختر،زیبا،بداخلاق،دیگران،ملامت،نصیحت،ازدواج،پسر،شیفته،راضی،عروسی،مراسم،مراسم عروسی،داماد،آب، تشنه، ...ادامه مطلب

  • خویشاوندی!!!

  • مردی پشته ای بر پشت الاغش نهاده بود،الاغ جفتکی زد؛ پشته بر زمین افتاد و محتویاتش از دست رفت. مرد آن قدر ناراحت شـــد که با چوب دستیـــش به جان الاغ افتاد. رهگذری ازآنجا می گذشت، لب به اعتـــــراض گشود و گفت:«مؤمن خـــــدا، چرا این بیچـــــــــارۀ زبان بسته را می زنی؟» مرد گفت:«ببخشـــــــید، نمی دانستم ازخویشــــاوندان شماست،اگرمی دانستم هرگزچنین کاری نمی کردم!» ,نسبت، خویشاوند،الاغ،صاحب،ناراحت،کتک،چوب،رهگذر،زد،پشته، ببخشید،نمی دانم،اعتراض،هرگز،چنین،کاری،نمی کردم،نمی دانستم،خویشاوند،شماست. ...ادامه مطلب

  • تصویرعشق

  •   می رسد روزی که مجنــون گردم و غوغا کنم                                            این دل شوریده را ازعشق تو رســـــوا کنم   می برم تا قله دلبستـــگی ها با امیــــــــــــــد                                       این نشان عاشـــــقی را تا تو را پیــــدا کنم   شــاید ازپشت نگاه پنــــــــــــــجره بیرون روم                                       تا گشایم بال وپرامــــــــــروزخود فــرداکنم   می نوازد آبشار لحــــــــــظه ها خاکســــــترم                                       تارسد خورشــــید من سراین شب یلدا کنم   سهم من از زنـــــدگی یک قسمت ازویرانه بود                                       با امید وصــــــل تواین دشت را صــحراکنم   می شود روزی که شادی در دلم مهمان شود                                      خنـــده بر لب بستـــه و بزمی زگل بر پا کنم   می توان آنگه شنید از رنگ گل عطـــــر خدا            &nb,تصویر، عشق،تصویرعشق،دست، خیال، دست خیال،وضو، سجده، زیبا، سجده ای زیبا،صبح،لیلا،یاد،تو،پوش،پوشم،گیرم،خیال،رنگ،رنگ گل، عطر خدا، غصه، حاشا،جان،می دهی،خندان،بزمی، بزم،بسته،لب،زندگی،قسمت، ویرانه،خورشید،یلدا،وصل،امید،عاشق،عاشقی،نشان،پیدا،پشت،پشت پنجره،پنجره،بیرون، روم،گشایم،بال،پر، امروز، فردا،می نوازد،آبشار، لحظه ها، خاکسترم، ...ادامه مطلب

  • خدا،ملک،انسان،شیطان

  •   لیلا صادق محمدی3 / 2 / 1393 نظر بدهيد خدا،ملک،انسان،ابلیس تا مغز استخوان می سوزم وقتی می بینم انسان هایی هستند که لیاقت انسان بودن خودرا از دست داده اند.چقدردنیای کودکی نزدیک است به انسان بودن.یادت نیست بچه که بودیم تمام آرزوهایمان داشتن دوبال بزرگ و سفید بود برای پریدن، شب روز خواب و خوراکمان پرواز در آسمان آبی بود،پرواز تا سزمین فرشتگان،تا عرش،تا خدا. بزرگتر که شدیم؛ چقدر به شیطان حسودی می کنیم.برای بدست آوردن پست ترین جا و پایین ترین رتبه حیوانی خواب و خوراک را از هم سلب کردیم.حالا می خواهیم کثیفترین رتبۀ شیطانی فقط مال ما باشد.دست شیطان را از پشت بسته ایم و برای سکویی که او نشسته سرو دست می شکنیم. البته هرچه پست باشیم فعلا عقب تر ازدنیای غربی هستیم. آنها مدتهاست به سکوی شیطان دست دراز کرده اند و به پایش افتاده اند و از پرستش آن ها لذت می برند اما هنوز ارضاء نشده اند. حالا دیگر خدا برایشان جذابیتی ندارد.دینداری و ایمان هرکس مایه ننگ خوانواده اش شده است. نمی دانستی؟...تفاخر غربی و پرستیژفرهنگی آن ها به پست ترین حیوان آدم نما می رسد.حیوان آدم نمایی که حتی حیوانات از زندگی با آن ها به تنگ آمده اند! باور نمی کنی؟...نشنیدی که حرام ،مردار و خون می خورند؛در شرارت از ابلیس و لشگرش سبقت گرفته اند...نه دقیقا منظورم فقط هم جنس بازان نیست،پدرو مادری که به حقوق کودکانشان تجاوز کرده وازدادن، آزار جنسی و روانی آن ها لذت می برند؟...نه،...کی؟...حیوانات آدم نمایی که به حیوانات تجاوز می کند یا علنا در مراسم باشکوهی جشن ازدواج خود رابا حیوانات به نمایش می گذارند؟!...نه...کمی بیشتر فکر کن!منظورم شیطان های آدم نمایی است که برای سجده زدن به شیطان،در صف شیطان پرستی ساعتها ایستاده اند تا با ثابت کردن پست بودن ،لایق زانو زدن به ابلیس شوند. چطور نشنیدی؟ فریاد آسمان از دست این شیطان های انسان نما گوش افلاکیان را کر کرده است. موجودات حقیری که حتی نمی توان آن ها را در پایین ترین رتبۀ حیوانیت جای داد...آنانی که برای پیدا کردن لیاقت؛ وسجده کردن به شیطان لخت وعورانسانیت خود را در میان جمعی ازکثیف ترین و مشمئزکننده ترین پدیده های خلقت به حراج می گزارند وهنگامی که توسط آنها خوب غارت شدند،می توانند با افتخارنشان ابلیس را بر پیشانی خود حک کنند و در ,خدا،انسان،ملک،انسان،ابلیس، شیطان، شیطان پرستی،سجده، زانو زدن،حیوان، رابطه جنسی، آزار، روانی، جنسی، کودکان،آسمان ، فریاد، فرشتگان،لخت و عور،ازدواج، ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها