ساقی می سیاه

متن مرتبط با «می رسه» در سایت ساقی می سیاه نوشته شده است

آتشنشان داره می آد!!!

  • آتشنشـــــــان داره می آد با سرعت خیـــلی زیاد راه و براش بازبکنید صـــــــــدای آژیرش می آد شجـــاع و بازکاوته قوی و باجسارته صبور پرمحبته خطــــــر براش یه عادته   آژیرکشـــان تا می رســــــه می ره به جنگ حادثه ازسر راه کنار برید نکنــه یه وقت دیر برســـه   ,آتش،آتشنشان،داره،میاد،آژیر،آژیرکشان،حادثه،می رسه،شجاع،ذکاوت،جسارت،راه،را،براش،باز،سرعت،برید،کنار،نکنه،دیر،برسه،جنگ، ...ادامه مطلب

  • خدایی که می پرستی...؟

  •    روزی پادشاهی از وزیر خداپرستش پرسید: بگو خداوندی که تو می پرستی چه می خورد، چه می پوشد، و چه کار می کند؟... و اگر تا فردا جوابم نگویی عزلت می کنم. وزیر بیچاره سر در گریبان به خانه رفت. غلامی داشت بسیارباهوش و زیرک  وقتی او را در این حال دید؛ پرسید:«جناب وزیر چه شده است؟» وزیر ماجرا را بازگو کرد. غلام خندید و گفت: ای وزیر عزیز، این سوال که بسیار ساده است. وزیز با تعجب گفت: «یعنی تو جواب آن را می دانی؟» غلام خندید و گفت:«البته،... خدا چه می خورد؟ غم بندگانش است که می فرماید من شما را برای بهشت و قرب خود آفریدم. چرا دوزخ را بر می گزینید؟...آنچه خدا می پوشد؟... رازها و گناه های بندگانش را... وزیر که ذوق زده شده بود، سوال سوم را فراموش کرد و با شتاب به دربار رفت و جواب دو سئوال را گفت؛ولی در سوال سوم درماند، اجازه گرفت و شتابان به جانب غلام باز رفت و سومین را پرسید. غلام گفت:«برای سومین پاسخ باید کاری کنی.» وزیر با تعجب پرسید:«چه کاری؟» غلام گف:«ردای وزارت را بر من بپوشانی، و ردای مرا بپوشی و مرا بر اسبت سوار کرده و افسار به دست به درگاه شاه ببری تا پاسخ را باز گویم.» وزیر که چاره ای دیگر ندید، قبول کرد و با آن حال به دربار حاضر شدند. پادشاه با تعجب پرسید:« ای وزیر این چه حالیست تو را؟» غلام پاسخ داد:«که این همان کار خداست که وزیری را در خلعت غلام و غلامی را در خلعت وزیری حاضر نماید.» پادشاه از درایت غلام خوشنود شد و بسیار پاداشش داد و او را وزیر دست راست خود کرد. ,خدا،می پرستی،وزیر، غلام،چه،می پوشد،می خورد،کا،می کند،حال،سئوال،جواب،آسان،درگاه،درایت،خوشنود، ...ادامه مطلب

  • فمینیست، رقابتی نا سالم در بین زنان و مردان

  • جایگاه واقعی زن و مرد در این جهــــان هستی کجاست؟...جایگاه درست زن و مرد در جامعه انســـانی،و زندگی مشترک کجاست؟ افرادی که به خداوند اعتــــماد دارند و از قرآن استمداد می جویند، جایگاه مشخص و زندگی هدفمـــندی دارند،با گام هایی استوار در جادۀ زندگی قدم می نهند و  همســـــفر خود را با وجود ناملایمات، مشکلات و حوادث همــــراهی کرده و با عشـــق و ایمـــان نواقص یکدیگر را به کمالات مبدل ساخته؛ جامعــه را به سمت سعـــادتی متعـــــالی و انســانی سوق می دهند. مشــــکل از آنجایی شروع می شود که انســـــان از جایگاهی که خــــداوند برای زن و مرد مشخص کرده خارج شوند دیگرنمی توانند  در کنارهم احســـــاس خوشبختی کرده ومایۀ آرامش یکدیگر شوند وبرای دستیـــابی به خوشبــــختی های کاذب و لذت های زود گذر پیرو الگو ســــازی های نادرست جوامع بشــری (غربی) دست به رقابتی خطــــــرناک می زنند که موجب انحــــــطاط و سـردر گمی شخصیتی و خانوادگی شده و جامعه رابه ســقوطی درناک محکوم می کند. این موضوع مورد توجه سیاست گذاری و تولیـدات شبکه ماهواره ای شده و با ترویج فمینیســـم و ایجاد حس رقابت در زنان و مردان غیر مستقیم و مستقیم؛ در سریالها و فیلم به آنها آموزش می دهد. مرد را تنـــــها به اندازۀ موجودی که پاسخ گوی نیاز های جنسی زن باشدپایین کشیده و این رقابت ناسالم را به اندازه ای تقویت کرده اند که توقع چند همســـری برای زنان را حقی معقولانه به شمار آورند. در شبکه های ماهـــواره ای به شدت تأکــــــید می شود که در یک زندگی مشترک،زن و مرد رفیق هم نیستند بلکه رقیب یکدیگرند که اگر غافل شده وکوتاه بیایند از غافله عقب افتاده و قافیه را باخته اند. زن و مردی که با این دید در زندگی مشترک به دنبال امتیاز گرفتن از یکدیگراست،چطور می توانند احساس آرامش کرده و خوشبختی را تجربه کنند؟؟؟...به سر ثمرۀ این زندگی و جامعه چه خواهد آمد؟؟؟   ,فمینیسم،ترویج،رقابت،ناسالم،امتیاز،جایگاه،خداوند،قرآن،ناملایمات،عشق،ایمان،مشکلات،خوشبختی،سعادت،مشترک،زندگی،کجاست،متعالی،نواقص،کمال،ماهواره،شبکه،سقوط،انحطات ...ادامه مطلب

  • باز مرا می خواند

  •   باز هنگام سحر آسمان نام مرا می خواند وزش نرم نسیم لای هر برگ درخت رقص گل بوتۀ رز نام مرا می خواند نغمۀ شاد پرنده نفس ماهی سرخ در دل آب وهزارلحن پر از همهمۀ حمد و ثنا که به گوش دل دیوانۀ بیداررسد باز مرا می خواند باز می خواندم از سوی نیاز شده هنگام نماز بشنوم تا زکه زگلدسته سروش به گمان که خداست باز مرا می خواند     ,باز، هنگام سحر،اسمان،نام،مرا،می خواند،وزش،نرم،نسیم،لای،هر، برگ درخت، رقص گل،بوته، رز،نغمۀ شاد، پرنده، نفس،ماهی، سرخ،دل،آب،گوش،بیدار،دیوانه،رسد،سوی نیاز،نماز،بشنوم،گلدسته،سروش،به،گمان،گمانم،خدا،خداست،نام ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها